ریال نیوز : فعالسازی مکانیسم ماشه از سوی اروپا، تنها یک گام حقوقی نیست؛ بلکه حرکتی حسابشده در صفحهٔ بزرگ ژئوپلیتیک جهان است.
به گزارش ریال نیوز ، اروپا در ظاهر بهدنبال اجرای مفاد برجام است، اما در باطن، ماشه را بر ماشینی فشرده که هدفش نه فقط مهار ایران، بلکه کند کردن چرخ قدرت شرق است.
چین و روسیه، دو شریک راهبردی تهران، حالا در تلهای گرفتار شدهاند که هر سوی آن زیانبار است:
اگر به تحریمهای بازگشتی سازمان ملل پایبند بمانند، عملاً ایران را قربانی کرده و از سپر دیپلماتیک خود در برابر غرب چشم پوشیدهاند.
و اگر تحریمها را نادیده بگیرند، با خطر نقض قوانین بینالملل و تحریمهای ثانویه روبهرو میشوند.
به همین دلیل، رسانههای رسمی پکن از «تلهٔ استراتژیک» سخن میگویند — وضعیتی که هر حرکتش به ضرر بازیکن مقابل طراحی شده است.
اما آنچه این تله را خطرناکتر میکند، حضور اسرائیل در پشت صحنه است. تلآویو بیش از هر زمان، نقش محرک و لابیگر فعالسازی ماشه را بازی کرده است. از ماهها پیش، دستگاه امنیتی اسرائیل اروپا و آمریکا را به سمت این اقدام سوق داد تا حلقه فشاری مضاعف علیه تهران شکل بگیرد. در واقع، غرب ماشه را کشید، اما ماشه در اتاق فکر تلآویو چرب و آماده شد.
با اضافهشدن اسرائیل، ماجرا از سطح یک رقابت حقوقی به یک «بازی امنیتی واقعی» تبدیل میشود.
حملات سایبری، تهدیدهای هوایی و عملیات نقطهای، اکنون جزء ابزارهای روزمرهٔ اسرائیل برای فشار روانی و نظامی هستند. همین بیثباتی بالقوه است که چین و روسیه را از هرگونه نقض تحریمها بازمیدارد. پکن بیم دارد که سرمایهگذاریهای میلیارددلاریاش در خاورمیانه در آتشی ناگهانی بسوزد، و مسکو میداند که هر مداخلهٔ مستقیم در حمایت از تهران میتواند تفاهمهای امنیتیاش با اسرائیل در سوریه را از هم بگسلد.
در چنین فضایی، نام پوتین دوباره بر صفحه ظاهر میشود. او میکوشد با نقشی تازه، از مسیر میانجیگری، بحران را به گفتوگو تبدیل کند، اما میان ملاحظات امنیتیاش با اسرائیل و ضرورت حفظ رابطه با ایران، راه بسیار باریکی برجا مانده است. تحلیلگران روس این وضعیت را «دیپلماسی بندباز» نامیدهاند؛ حرکتی روی طناب باریک میان تهران، تلآویو و بروکسل.
ایران در این میانه، بیش از هر زمان نیازمند بازتعریف موقعیت خود در نظم در حال تغییر جهان است. سیاست خارجی تهاجمی و بیاعتماد به غرب، حالا با واقعیتی چندوجهی روبهروست که در آن نه شرق پناه مطمئن است، نه غرب شریک قابلاعتماد.
بازار داخلی نیز از این فضا بیتأثیر نمانده؛ افزایش تقاضا برای دلار و طلا در میان قشر متوسط، بازتاب همان اضطراب عمومی از آیندهای مبهم است.
امروز، جهان نه در وضعیت جنگ، نه در وضعیت صلح است — در وضعیتی میان این دو. جایی که هر گام اشتباه میتواند ماشهای تازه را فعال کند.
در این صحنه، غرب طراح نقشه است، اسرائیل ضامن اجرایش، و چین و روسیه، مهرههایی که میان مشروعیت و منافع گرفتار ماندهاند.
و ایران؟
هنوز در نقطهای ایستاده است که باید میان ماندن در بازی یا طراحی بازی تازه تصمیم بگیرد.
پانوشت تحلیلی:
اگر تلهٔ ماشه را طرحی برای مهار حقوقی ایران بدانیم، حضور اسرائیل آن را به طرحی امنیتی تبدیل کرده است. این حضور نهتنها مسیر دیپلماسی را باریکتر میکند، بلکه در اقتصاد ایران نیز، از نرخ ارز تا انتظارات عمومی، ردپایی روشن برجای میگذارد.
✍نویسنده : علی علیزاده ،تحلیلگر مسائل اقتصادی و پژوهشگر