سخنی با فعالان فرهیخته بازار سرمایه

ریال نیوز : در روزگاری که بازار سرمایه ایران زیر آوار بی‌اعتمادی، بی‌ثباتی سیاست‌گذاری و ریسک‌های سیستماتیک نفس می‌کشد، مثل همیشه شاهد تخریب مستمر و بی‌وقفه جایگاه سازمان بورس توسط خود فعالان این بازار هستیم در عوض توجه به دلایل اصلی وضعیت بورس.

به گزارش ریال نیوز ، اگر واقع بین باشیم؛ سهم سازمان بورس در مشکلات این بازار، شاید کمتر از ۱۰ درصد باشد. آنچه بازار را زمین‌گیر کرده، ناکارآمدی کلان اقتصادی، انزوای بین‌المللی، بلاتکلیفی سیاست‌های مالی و پولی، آینده مبهم سرمایه‌گذاران و رفتار غیر مسئولانه ناشرین و بانک مرکزی در قبال این بازار است. اما متأسفانه فریاد خشم و یأس، نه به روی عوامل اصلی، که به سمت نهادی سرازیر می‌شود که شاید آخرین سنگر بازار در حاکمیت باشد، با قدرتی بسیار محدود و جایگاهی شدیدا متزلزل.

واقعیت این است که سازمان بورس، در ساختار تصمیم‌گیری کشور، جایگاهی به‌مراتب ضعیف‌تر از بانک مرکزی دارد. این ضعف، نه فقط در سطح اختیارات، بلکه در نحوه مواجهه سایر نهادهای سیاست‌گذار با آن نیز مشهود است. در چنین شرایطی، اگر فعالان بازار نیز به این تضعیف دامن بزنند، نه‌تنها به حل مشکل کمک نمی شود بلکه شرایط وخیم تر خواهد شد.

اما مسئله مهم‌تری نیز هست: بازار سرمایه ایران یکی از پیچیده‌ترین کانون‌های تضاد منافع است. هر تصمیمی در این بازار، بلافاصله گروهی را منتفع و گروهی دیگر را متضرر می‌کند. این مسئله موجب شده که هر سیاست یا مصوبه‌ای، صرف‌نظر از درستی یا نادرستی آن، هدف حمله یکی از گروه‌های ذی‌نفع شود. در چنین فضایی، تنها راه نجات، شفافیت حداکثری، تمرکز بر نظارت بر ناشران، و حداقل‌سازی مداخله در معاملات و ساختارهای اجرایی بازار است. سازمان بورس باید از بازی مستقیم در زمین ذی‌نفعان فاصله بگیرد و نقش داور را ایفا کند، نه بازیگر.

در عین حال، انتقاد محترمانه، مشفقانه و مستند، حق فعالان بازار است. اما فرق است بین نقد و تحقیر؛ بین مطالبه و فحاشی. نهاد ناظر اگرچه ممکن است خطا کند، اما تضعیف و تمسخر مداوم آن، به معنای به آتش کشیدن خانه‌ای است که خود در آن ساکنیم.

این وضعیت سبب شده که هیچ مدیر حرفه‌ای و با انگیزه‌ای حاضر خواهد نشود بار این مسئولیت را در هیچ زمانی بر دوش بگیرد و در صورت پذیرش مسئولیت هم پشیمان می شود.

در نهایت، وظیفه‌ ترمیم این شکاف نهادی، صرفاً بر دوش سازمان بورس نیست. وزیر اقتصاد، به عنوان عالی‌ترین مقام سیاست‌گذار اقتصادی کشور و رییس شورای عالی بورس، باید این خلأ را پر کند. همانگونه که بانک مرکزی در سطح سیاست‌گذاری، منزلت و وزن دارد، سازمان بورس نیز باید با حمایت حقوقی، رسانه‌ای، و ساختاری تقویت شود. اگر بازار سرمایه قرار است ستون اصلی تأمین مالی تولید و سرمایه‌گذاری باشد، نمی‌توان آن را با نهادی ضعیف، فرسوده، و بی‌پناه اداره کرد.

و در پایان، لازم است همه فعالان بازار، در هر جایگاهی که هستند، به این نکته آگاه باشند که در تعاملات، تحلیل‌ها و مواضع خود، فارغ از این‌که رئیس سازمان بورس چه کسی است یا منافع شخصی‌شان در کجاست، نباید به این نهاد لطمه بزنند. جایگاه سازمان بورس متعلق به کل بازار سرمایه است، نه یک شخص یا یک دوره خاص و تضعیف مداوم آن مانند چیزی که از گذشته تا امروز در خاطر دارم، فارغ از این‌که رئیس آن چه کسی بوده در نهایت به ضرر ذینفعان این بازار است.

یادداشت: مهدی رباطی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 + 14 =

پربازدیدترین ها