معرفی کتاب ماه عمارت

ریال نیوز : ماه عمارت رمانی در ژانر، اجتماعی، عاشقانه، معمایی و تاریخی چاپ شد.
به گزارش ریال نیوز ، با نزدیک شدن به روزهای نمایشگاه کتاب، کتابهای جدیدی در حوزه های گوناگون به چاپ رسیده است.
اما در این میان کتابی کاملا متفاوت با رمانهایی که این روزها در بازار نشر کتاب می بینیم به چاپ رسید، رمانی که علاوه بر عاشقانه هایش و موضوعات اجتماعی و ژانر معماگونه اش به بخشی از تاریخ پرداخته است
.
نام این کتاب “ماه عمارت” است به نویسندگی “بهناز صفری” که از نشر آراسبان به چاپ رسیده و در نمایشگاه کتاب امسال رونمایی می شود.
در زمان قاجار در شهر کاشان خانه های زیبایی ساخته شد که بسیاری از آنها ثبت جهانی شده اند و از جمله خانه هایی که با عشق ساخته شد، خانه ی بروجردی های کاشان بود. ساخته شدن این خانه شاید متفاوت با سایر خانه ها بود و برای همین هم به عروس کاشان معروف شد.
سید مهدی بروجردی وقتی به خواستگاری دختر سید طباطبایی می رود پدرش برای ازدواج دخترش ماهرخ بانو با سید مهدی یک شرط بزرگ تعیین می کند.
آن شرط چیزی نبود جز ساخته شدن عمارت بزرگی در حد و اندازه ی عمارت طباطبایی ها . سید مهدی شرط را قبول کرد و عمارت بروجردی های کاشان با عشق ساخته شد.
این رمان عاشقانه و مهیج، معماهای زیادی دارد که بحشی از آن در زمان حال و بخشی هم مربوط به قسمت های تاریخی است.
این رمان را می توانید از انتشارات آراسبان در نمایشگاه کتاب تهیه کنید.
خلاصه رمان
ماه چهره هستم، به ایران برگشتم تا پس از چهار سال به خانواده ام سر بزنم و دوباره به اسپانیا برگردم، اما پیشنهاد مرمت “عمارت بروجردی ها”ی کاشان به قدری وسوسه انگیز بود که پای برگشتنم را شل کرد.
اما این عمارت برایم پر از خاطره های عاشقانه بود، عاشقانه هایی که به قلبم زخم زده و مهدیار وسط عاشقانه ترین روزهای زندگی مان رفته بود، خاطره هایی پر از عطر و بوی بابونه.
تازه کارم را شروع کرده بودم که به طرز عجیبی نامه های عاشقانه ی سید مهدی طنزی و ماهرخ بانو را در عمارت پیدا کردم نامه هایی پر از عاشقانه های دوران قاجار.
هنوز درگیر معمای نامه ها و عاشقانه های سازنده عمارت بروجردی ها بودم که اسیر باند قاچاق اشیا عتیقه شدم.
اصلا من چه ربطی به این باند داشتم؟ آنها چطور از طریق من می خواستند به مقاصد پلید خود برسند؟
من کجای این ماجرای خوفناک و پلید قاچاق اشیا عتیقه در ایران ایستاده بودم؟ اما تمام این ماجرا را یک نفر رقم زده بود و او ….