باورهای غلط درباره کار جمعی و تعاون در ایران امروز
اتحادیه بین المللی تعاون در سال 1923 اولین شنبه جولای را به عنوان روز جهانی تعاون نامگذاری کرده است.از آن به بعد همه ساله چهارم جولای در کشورهای جهان به عنوان روز تعاون سعی می شود ارزشهای تعاون ،کار جمعی و مساعی مشترک مطرح و یادآوری گردد. در این راستا تعاونگران و متولیان امر تعاون در ایران هم سالهاست که برای اجرای برنامه های خود هفته منتهی به روز تعاون (که امسال مصادف با سیزده شهریور است) را به عنوان هفته تعاون در نظر می گیرند.
متاسفانه سالهاست که این ایام علیرغم بعضی از تلاش های متولیان این بخش در حوزه های ترویجی ،تبلیغی و رسانه ای رویداد مهمی تلقی نمی شود . نگارنده بدون اینکه قصد ورود به مباحث تخصصی اعتلای فرهنگ داشته باشم، به رسم ارادت به جایگاه تعاون و روح همدلی و همراهی در همه نیکی ها، ضمن تبریک به همه تعاونگران کشورمان، در این نوشتار به مهمترین عناصر شکل گیری و بقای این ارزشهای وحدت آفرین یعنی “فرهنگ تعاون” پرداخته ام. امید است بتواند مشوق همراهی و نگاههای وحدت آفرین جمع کثیری از جامعه ایران اسلامی برای اعتلای همه نیکی ها باشد.
فرهنگ تعاون مانند هر مقوله فرهنگي ديگري، الگویی است از باورها و رسومات اجتماعی که حسب تجربیات بشری پذیرفته شده و به عنوان یک پدیده اجتماعی ارزشهایی را در اشکال عملی یا نمادین منتقل می کند. اينكه انسانها در رفتار، سنن اجتماعي و اقتصادي خود به اقدامات و رفتارهايي برسند كه شيوه جمعي كاركردن و به نفع جمع انديشيدن را همواره مد نظر داشته باشند، التزام به فرهنگ تعاون است.از طرفي چون جاگرفتن و جا انداختن يك فرهنگ امري دفعي و مقطعي نيست؛ خود به زيباترين شيوهها براي ایجاد و ماندگاري نيازمند است.
رواج فرهنگ تعاون شکل نظام یافته رفتاری است که بلوغ اجتماعی را با اراده جمعی و عزمی همدلانه در پرتو نگاهی مشارکت جویانه به نمایش می گذارد.حس اجتماعيبودن و نوعدوستي جزء خصوصيات فطري انسانها است. بزرگان ديني هم، همواره به ارزشهاي تعاون در زندگي تأكيد داشته و دارند. ازپيامبر اسلام(ص)نقل شده است كه: “هيچ انساني بي نياز از مردم نيست”(الحياه 6/158)تعاليم اسلامي حتي در عبادات، به جمعي انديشيدن و وحدت و همگرايي تأكيد جدي نموده است.از امام صادق (ع) نقل شده است:”..واليعن بعضكم بعضا – بر شما باد كه همديگر را ياري كنيد” عقلاً هم كار تعاوني براي سعادت جوامع و مفاهيم مهمي مانند عدالت، و همافزايي اجتماعي و اقتصادي نسخه قابل قبولي است. با اینحال در جوامع انساني از جمله در ايران علیرغم ریشه اعتقادی و باورهای تاریخی ، گسترش آن با مشكلاتي مواجه هست. بویژه اینکه در موضع عمل اگر بنا باشد که اين ساماندهي مبناي حركت و تلاش در امور اجتماعی بويژه فعاليتهاي اقتصادي قرار بگيرد، با همه منافعي كه شمرده شد؛ متاسفانه پرداختن به آن يك امر جا افتادهاي نيست. تا جایی که بعضی اساسا با هر نوع مشارکت در امور اقتصادی مخالفند و ریشه آنرا هم موفق نبودن تلاشهای شراکتی و فعالیت های گروهی می دانند. عده ای از افراد مصداق ساده آن را نتایج درخشان موفقیت های ورزشکاران در بازیهای انفرادی به نسبت ورزشهای جمعی مثال می زنند. بعضی هم دلیل عمده آن را کم توجهی به فرهنگ کار جمعی و عدم زمینه های تربیتی جامعه می دانند.
با اینحال گونه شناسی اینگونه چالشهای مسیر راه تعاون و همدلی، می تواند دلایل متعددی داشته و شکل گیری باورهای غلط در جامعه موجبات ناروا دانستن تعاون را فراهم کرده است. از جمله اینكه برخلاف تصور عدهاي، قلّت طرفداران اين فضائل دالّ بر كم ارزشبودن و تشکیک در مقبولیت آن نيست. زيرا در كل تاريخ، فضائلي كه به نوعي با از خودگذشتگي مرتبط ميشود؛ عليرغم اعتراف همگان به فضيلت و ارزشمندي آن، ممکن است به لحاظ عدد از اكثريت بالايي برخوردار نباشد. امّا همگان نميتوانند پلههاي اين فضائل را به درستي طي كنند. كما اينكه فرهنگ وقف در اصول اجتماعي و اقتصادي فضيلتي است ايثارگرانه. واقعا چند درصد افراد در جامعه دسترنج و مايملكشان را بدون چشمداشت، براي بهره مندي همنوعان خودشان، جهت رضاي الهي هديه ميكنند. اگر عدة كثيري اين عمل الهي و انساني را نوعي هدر دادن اموال خود دانسته يا موفق به انجام آن نيستند، ميتواند قطرهاي از ارزش آن فضيلت را كاهش دهد؟
جريان تعاون به عنوان يك فرهنگ متعالي رفتاری و روحیه همبستگی و مشارکت جمعی به دليل ضرورت و ترویج آداب تربیتی مسئولیت پذیریهای اجتماعی و ويژگيهاي دلسوزي، رفق و مدارا، دگرخواهي، عدالتخواهي و حتي در صورت ضرورت درك تكافل اجتماعي ؛ با اينكه اقدامي است قابل توجه انسانها؛ امّا افراد كمتري موفق به اجراي واقعی آن بودهاند. مگر اينكه براي درك اين فضائل و جاانداختن آن مانند ساير فضيلتهاي اجتماعي به باور، آموزش، حمايت و ترويج مداوم بکارگرفته شود.
درك جداسازي اصل حقيقت، از نمونههاي تقلبي و ناقص آن، نكته ديگري است كه در جای خود اعتقاد به تعاون را تضعیف می کند. زيرا چه بسا بهترين فرهنگ و فضيلت در يك جامعه، توسط افرادی با نام و تابلوی آن همان فضیلت، خلاف آن نشان داده شده است. متأسفانه عدهاي در عوض جداسازي نمونه تقلبي آن، اصل آن ايده را مورد اعتراض قرار ميدهند. همانطور که با بزرگنمایی افراد غیر عامل به ارزشهای اسلامی و دیدن ریا کاران مذهبی بعضي از طرفداران سادهانديش اجتماعي و اقتصادي كه بدون مطالعه دقيقتر، صرفاً با ديدن این مدعيان مذهبي ، از اصل دين و فضائل عزتمند آن روگردان ميشوند و جمعی هم منافقانه از این فرصت ها دلایلی در تبلیغات بر علیه فضایل دینی پیدا می کنند.ممکن است نمونه های ناموفق و رفتارهای سودجویانه ای بنام تعاون هم موجبات فرصت یابی مخالفان این تفکر را فراهم کند.
از طرفی چون تعاون خود يك حركت اجتماعي است و منافع آن هم بطور جمعي متجلی می شود؛ مانند سایر مقوله های فرهنگی جا افتادن آن به کار ممتد،تلاش فرهنگی و زمینه یابی های متععد نیازمند است در نتیجه می طلبد تا اراده های جمعی به خصوص اراده متوليان جوامع انسانی در سياستگذاريها و برنامه های اجتماعی به آن معطوف باشد و از آن بعنوان يك رويكرد پذیرفته گردد یاد و ترویج شود. حتي براي ایجاد باور اجتماعی آن سرمایه گذاریهای لازم انجام گیرد.
باورهای پژوهشی علوم تربیتی و رفتاری هم به این مساله تاکید دارد که جا انداختن این روحیه و فرهنگ غنی انسانی نیازمند ترويج روحیه ی مسولیت پذیری ، ایثار و دگر خواهی و آموزش گسترده ومؤثرآن در كودكستانها و مدارس، دانشگاهها با استفاده از روشهاي بديع هنرمندانه است. بديهي است كه در جامعهاي كه در كتب مدرسهاي آن بچهها عبارات را به نام “من” ميخوانند مانند «كتاب من، مداد من، لباس من» با جامعهاي كه بچهها همين عبارات را «كتاب ما، مدرسه ما، مزرعه ما،کشور ما و …» ميخوانند، نگاه جامعه به امور فردي يا اجتماعي متفاوت است.
به راستي رسانهها حتی رسانه ملی چقدر به عنوان يك هدف مهم اجتماعي در ترويج كار جمعي چنین فضیلت هایی را ترویج و تبلیغ می کنند؟ کتاب های درسی و اردوهای تربیتی چطور؟
نهایتا اینکه اگر فضایل بدیهی و پذیرفته شده فرهنگ تعاون را ضروری و اثربخش می دانیم،اعتلای این شیوه اقتصادی در جامعه در گرو تقویت باورهای اجتماعی و فراهم کردن بسترهای حضور مردم بخصوص جوانان کشور در اقتصاد مردمی تعاون که البته باید بنیان های ساختاری آن با عنایت به فرهنگ دینی و قابلیت های اجتماعی کشور مورد ارزیابی قرار گیرد. تا در کنار رویکردهای متولیان کشور اعم از دولت و مجلس باور تعاون معنا داتر تلقی شده و با بکارگیری آموزشهاي تخصصي از رسانه ها و حمایت های مادی و معنوی از داوطلبان کسب و کارهای جمعی براي موفقشدن در امور اقتصادي و ساير حمايتهايي كه بتواند تازه واردها ی عرصه اقتصاد و موسسات مربوط به مشارکت های اجتماعی را مورد حمایت قرار گیرد. زيرا درصورت شكست بخشي از افرادی که با قلت سرمایه و تجربه وارد عرصه های اقتصادی می شوند، خود می تواند به ضدتبليغ بر علیه فرهنگ تعاون تبديل شود.