مبادله زندانیان ایران و آمریکا، بحث از امکان مذاکره این دو کشور در آخرین ماه‌های ریاست جمهوری دونالد ترامپ را مجدداً در فضای سیاسی داخل و خارج ایران پررنگ کرده است. یورونیوز در گفت‌وگو با هرمیداس باوند، استاد روابط بین‌الملل جنبه‌هایی از این موضوع را بررسی کرده است.

مذاکره در این مقطع به سود ایران است

هرمیداس باوند درباره احتمال مذاکره ایران و آمریکا در پنج ماه آتی می‌گوید: «آقای ترامپ برای انتخاب خودش، تبلیغات گسترده‌ای کرده که ایران در پی دسترسی به سلاح هسته‌ای و تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی است. تحریم‌های اقتصادی سنگینی علیه ایران وضع کرده و مساله سلاح‌های دفاعی ایران را هم پیش کشیده است. بنابراین تمام هم و غم ترامپ این است که با ایران به یک توافق یا تفاهم برسد که بتواند به مردم آمریکا بگوید جامعه بین‌المللی را از یک تهدید جدی و خطر مهلک نجات داده است. یعنی بگوید کره شمالی و ایران را مهار کردم. ایران هم تحت تحریم‌های سنگین اروپا است و به این نتیجه رسیده که اروپا در شرایط خروج آمریکا از برجام، کار چندانی نمی‌تواند برایش انجام دهد. یعنی حاضر نیستند روابطشان با آمریکا را به خاطر ایران خراب کنند. خلاصه اینکه ترامپ تمام هدفش رسیدن به تفاهم با ایران است. ایران هم باید ببیند آیا ترامپ حاضر است تحریم‌ها را بردارد و اجازه دهد شرکت‌های آمریکایی در ایران سرمایه‌گذاری کنند؟ خواسته‌های ترامپ شخصی است و در این شرایط، ایران باید خواسته‌های خودش را مطرح کنددست‌کم ترامپ باید بخش عمده تحریم‌ها را بردارد. اگر او چنین کند، ایران باید برود سر میز مذاکره.

وی می افزاید :ترامپ قابل اطمینان نیست و ایران نمی‌تواند قبل از انتخابات مذاکره کند به امید نقد شدن وعده‌های ترامپ بعد از پیروزی مجددش در انتخابات. ایران باید از ترامپ بخواهد تمام تحریم‌ها را بردارد، بعد مذاکره را آغاز کند. دست‌کم ترامپ باید بخش عمده تحریم‌ها را بردارد. اگر او چنین کند، ایران باید برود سر میز مذاکره. یعنی باید از این فرصت استفاده کند.

این استاد روابط بین‌الملل در پاسخ به این سوال که «اگر ترامپ بخشی از تحریم‌ها را بردارد و ایران برود پشت میز مذاکره، خواسته ترامپ از ایران چه خواهد بود؟» می‌گوید: «الان ایران در این مورد با آژانس بین‌المللی هم مذاکره نمی‌کند و از زیر نظارت آژانس، بر اساس آنچه در برجام قید شده بود، خارج شده است. ترامپ می‌تواند ۶۰ درصد تحریم‌ها را قبل از انتخابات بردارد و ۴۰ درصد را هم بعد از انتخابات. امتیاز عینی برای ترامپ، چیزی جز یک تفاهم نیست؛ تفاهمی که در آن تعهد ایران درج شده باشد که در پی دسترسی به سلاح هسته‌ای نیست و نخواهد بود. در این صورت، ترامپ می‌تواند چنین تفاهمی را به شکلی مبالغه‌آمیز، به عنوان یک برگ برنده بگذارد روی میز انتخابات ریاست جمهوری

آقای باوند درباره احتمال وقوع جنگ در صورتی که ایران در ماه‌های آتی با دولت ترامپ مذاکره نکند و ترامپ مجددا به ریاست جمهوری برسد، می‌گوید: «چنین احتمالی منتفی است. آمریکا وارد عراق شد و این واقعه برای خود آمریکا دردسرساز شد. ترامپ یک تاجر است و دنبال منافع فوری و فوتی است و سعی می‌کند هر فرصتی را تبدیل کند به یک دستاورد مادی. او در این چارچوب فکر می‌کند و این با ورود به جنگ منافات دارد. آمریکا این اشتباه را در ویتنام و عراق مرتکب شده و هزینه‌های سنگینی بابت آن جنگ‌ها پرداخته است. ترامپ در دور دوم نیازی به رای مردم ندارد و دلیلی ندارد در صورت پرهیز ایران از مذاکره، جنگ را آغاز کند تا مثلا حکومت ایران را سرنگون کند و به مردم آمریکا بگوید شاهکار سیاسی مرا تماشا کنید. اگر او در سال ۲۰۲۴ مجددا می‌توانست کاندیدای ریاست جهموری شود، ممکن بود در پی خلق چنین شاهکاری باشد ولی وقتی دیگر به رای مردم آمریکا نیازی ندارد، دلیلی ندارد تجارت نقد را رها کند و به جنگی تن دهد که منافعش نسیه است و چه بسا ضررش بیش از نفعش باشد

آقای باوند می‌گوید: «در آمریکا برخلاف اروپا، مردم حزبی رای نمی‌دهند. ممکن است کسی طرفدار حزب دموکرات باشد ولی به کاندیدای حزب جمهوریخواه رای دهد. بنابراین حوادثی که حتی یک ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری رخ می‌دهند، در شکل‌گیری رای مردم موثر است. در شرایط فعلی، به نظرم شانس ترامپ بیشتر است؛ چون هیاهوی او بیشتر از بایدن است و انتقادات جو بایدن از او، انتقادات ضعیفی بوده است. پایگاه ترامپ بین اصولگرایان آمریکایی، یعنی نژادپرست‌ها و راستگرایان افراطی، قوی‌تر است

ایران طرفدار ترامپ است یا جو بایدن؟هرمیداس باوند به سوال فوق این طور پاسخ می‌دهد: «به نظرم منافع ایران در گرو مذاکره با ترامپ در این چند ماه قبل از انتخابات است. اما درباره ترجیح بین این دو کاندیدا، باید بگویم ایرانی‌ها معمولا به دموکرات‌ها تمایل بیشتری دارند؛ چون جمهوریخواهان آمریکا مثل اصولگرایان ایرانند و دموکرات‌ها مثل اصلاح‌طلبان

هرمیداس باوند درباره اصولگرایانی که تاکید می‌کنند ایران با قاتل قاسم سلیمانی مذاکره نخواهد کرد، می‌گوید: «در سیاست هرگز غیرممکن وجود ندارد. یعنی دشمن دیروز شما چه بسا فردا دوست شما باشد. کسانی که به تاکید می‌گویند ایران با آمریکا مذاکره نخواهد کرد، از نظام بین‌المللی و واقعیت‌های جهانی آگاهی ندارند. فکر می‌کنند می‌توانند شعارهایی حماسی سر دهند. ویتنام آن همه حماسه‌سرایی کرد ولی الان روابط آنچنانی با آمریکا دارد. آمریکا به شکل دوفاکتو یک قدرت هژمون جهانی است و همه کشورها هم ملاحظاتی را در روابطشان با آمریکا رعایت می‌کنند و حاضر نیستند به خاطر یک کشور دیگر، روابطشان با آمریکا را به خطر بیندازند. اتحادیه اروپا مدتی بر برجام ایستادگی کرد ولی به تدریج کاملا روشن شد موضع اروپا به گونه‌ای نیست که موجب تخریب رابطه‌اش با آمریکا شود. روسیه هم می‌داند در لیبی و سوریه، توافق نهایی باید با آمریکا انجام شود. ایران آن همه در سوریه سرمایه‌گذاری کرده، ولی من به شما قول می‌دهم در توافق نهایی بر سر وضعیت سوریه، شاید ترکیه کنار روسیه و آمریکا حضور داشته باشد، اما ایران حضور نخواهد داشت. تحریم‌های آمریکا علیه ایران، تحریم‌های یکجابنه مضاعف است. یعنی اگر سایر کشورها این تحریم‌ها را رعایت نکنند، نمی‌توانند در آمریکا تعاملات مالی و تجاری داشته باشند. این‌ها واقعیت‌های دنیای کنونی است

مهم لغو تحریم‌هاست نه چارچوب مذاکرات

آقای باوند درباره دعوت وزیر خارجه ایران از دونالد ترامپ برای بازگشت به برجام می‌گوید: «مذاکره باید به وضعیت برد-‌برد منتهی شود. اگر برجامی هم در کار نباشد، مشکل تحریم‌ها باقی است. تحریم‌ها مشکل اصلی ایران است. فرض کنید مذاکرات در چارچوب برجام نباشد و عنوانش مذاکرات دوجانبه باشد و نهایتا به لغو تحریم‌ها منتهی شود. این تحول مثبتی است و مقامات سیاسی ایران باید از آن استقبال کنند و در صورتی که ترامپ حاضر به لغو بخشی از تحریم‌های کنونی شود، در مسیری حرکت کنند که تحریم‌های آمریکا علیه ایران لغو شود. اینکه این کار در چارچوب برجام انجام می‌شود یا خارج از برجام، موضوعی فرعی است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − شانزده =

دکمه بازگشت به بالا