نگاهبانی از باغستان سنتی قزوین مطالبه ای همیشگی و فرانسلی

ریال نیوز : درباره ضرورت حمایت و حفاظت باغستان قزوین هر چه بگویند و بنویسند کم گفته اند و کم نوشته اند ! مگر میشود درباره ” نفس کشیدن ” آدمی روز و ساعت و سال و زمان تعیین کرد ؟! مگر زنده بودن آدمی جای اغماض و چشم پوشی از ضروریات دارد ؟! مگر میراث گذشتگان حقی خصوصی و شخصی است که ما به آسانی آنرا ببخشیم یا فراموش کنیم ؟!

باغستان سنتی بخشی جدایی ناپذیر از بافت همیشگی و جاوید شهر تاریخی قزوین است .باغستان سنتی رگ حیاتی و نگین سرسبز مردمان این شهر است . باغستان سنتی درد دارد زخم دارد و دست یاری به مردمان شهرش گشوده است ! باغستان قزوین مراقبت می خواهد تیمارداری می خواهد یاری و دلسوزی و وطن دوستی می خواهد تا بماند برای ما و برای نسل های آینده تا همچنان مهر بگستراند پاکی و پاکیزگی بپروراند بارش و طراوت و برکت بیاورد و به شهر و ساکنانش جان بخشد شادی بخشد و زندگی و عشق بکارد .

اگر وجود و محافظت از زمین برای آدمی ضرورتی اجتناب ناپذیر در حراست از تعادل طبیعت و ممانعت از بر هم خوردن نظم اقلیمی آن است وجود درختان ، باغ ها و باغستان ها در داخل یا پیرامون شهرها نیز به همان اندازه ضرورتی قطعی ، همیشگی و بدون اغماض است باغستان سنتی قزوین که هدیه ی نسل های پیشین به ما می باشد همچون نگینی قرن ها نگاهبان حیات مردمانش بوده است باغستانی که بدون هیچ سرمایه گذاری سخاوتمندانه از طراوت ،پاکیزگی ، سلامت و زندگی و حیات مردم قزوین محافظت کرده است و البته زخم ها و لطمات جبران ناپذیری نیز از ناسپاسی و جنون سودجویی سوداگران زندگی و سلامت مردم دیده است !

روند تخریب طبیعت و خاصه باغستان سنتی شهر تاریخی قزوین همچنان تداوم خواهد داشت اگر نخواهیم حدیقفی برای این سودخواهی و ویرانگری آدمی تعیین نکنیم و محدود نسازیم . کوهستان ، جنگل ، باغ و باغستان متعلق به تک تک شهروندان و ساکنان ایران زمین در حال حاضر و نسل های آینده می باشد و هیچ عذر و بهانه ای نمی تواند تنها راه تنفس و عرصه ی ملی زیست شهروندان محروم از مناصب قدرت و ثروت را به خطر اندازد و از حق ذاتی و طبیعی و ضروری ” تنفس ” محروم سازد .

همه شهروندان ، نهادها ، سازمان های مردم نهاد و ارگان های مسئول دولتی و غیر دولتی باید حراست و حفاظت از حقوق عامه را وجهه همت خود سازند تا در آینده ای نه چندان دور انگشت ندامت از حمله ریزگردها به شهر ، از خشکی و خشونت آب و هوای کویری ، و شهر محاصره شده در میان انبوهی از آهن و سیمان و خاک به دندان نگیریم و بر بانیان و مسببان لعن و نفرین بیهوده نفرستیم .

باغستان سنتی قزوین را پاس می داریم زیرا خود را دوست می داریم ، زیرا فرزندان خود را می خواهیم ، زیرا اخلاق و جوانمردی را زنده می خواهیم ، زیرا وطن دوستی را از پدران و مادران خود آموخته ایم ، زیرا اقتضای آدمیت و شرافت است . پس می گوییم و می نگاریم و می کوشیم تا زنده بمانیم تا “مرگ ” بر این شهر سایه نگسترد تا بودن خویش را اثبات کنیم و آیندگان به ” بدنامی ” از ما یاد نکنند .

🔸حسین میرزانیا ، کنشگر محیط زیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده + 8 =

دکمه بازگشت به بالا