سیاست همتی در بازار ارز، مدیریت افزایش نرخ دلار یا خاتمه ارزپاشی مصرفانه؟
به گزارش ریال نیوز داده های رسمی بانک مرکزی نشان می دهد که در دوره ریاست عبدالناصر همتی بر بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، سیاست ارزی متفاوتی از گذشته اتخاذ شده است.
براساس داده های بانک مرکزی:
محمود بهمنی در ۵ سال مدیریت بر بانک مرکزی ۱۶۰ میلیارد دلار (معادل سالانه ۳۲ میلیارد دلار) ارز به بازار تزریق کرده است.
طهماسب مظاهری در یک سال مدیریت بر بانک مرکزی ۳۰ میلیارد دلار ارز به بازار تزریق کرده است.
ابراهیم شیبانی در ۴ سال مدیریت بر بانک مرکزی ۵۷ میلیارد دلار (معادل سالانه ۱۴.۲ میلیارد دلار) ارز به بازار تزریق کرده است.
ولی اله سیف در ۵ سال مدیریت بر بانک مرکزی ۳۵ میلیارد دلار (معادل سالانه ۷ میلیارد دلار) ارز به بازار تزریق کرده است.
که نشان می دهد در دوران همتی از رویه سال های گذشته پیروزی نشده است.
طرفداران همتی معتقدند که وی با حفظ تصنعی ارزش ریال مقابله کرده و ارزشگذاری برابری ریال با سایر ارزها را به بازار سپرده است. این گزاره می توانست در صورتی که بانک مرکزی در بازار دخالت نکند درست باشد، اما بانک مرکزی در دروان همتی در نقش تحریک تقاضا هم وارد عمل شده است.
جمع آوری یک میلیارد دلار از بازار ارز میدانی که تنها 5 درصد از حجم مبادلات ارزی را شامل می شود نشان می دهد که بانک مرکزی در نقش موتور مدیریت افزایش نرخ ارز عمل کرده است.
معنای توجه به عدد 5 درصد این است که بانک مرکزی؛ مسیر قیمتی بیش از 100 میلیارد دلار را با ایجاد تقاضای کاذب علامتگذاری کرده است.
این سیاست می تواند در دو راستای متفاوت تفسیر شود؛
1- در راستای دامپینگ ارزی با هدف رقابت پذیری بیشتر تولیدات داخلی.
2- در راستای حفظ گرمی تنور افزایش ممتد نرخ ارزهای خارجی با اهداف غراقتصادی.
گزینه اول به گروه خونی دولت روحانی که اساسا کاری به بخش واقعی اقتصاد ندارد و حتی آنرا مخل برنامه های خود می داند! نمی آید، که اگر غیر از این بود باید این روح تولیدگرایی را در تمام برنامه های دولت شاهد می بودیم.
در مورد گزینه دوم، کارشناسان معتقدند که دولت در سیاست دلار گران تا زمان انجام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منافع کلان سیاسی دارد و عبدالناصر همتی به عنوان یکی از متنفذترین چهره های جریان کارگزاران؛ مجری این سیاست شده است.
اگر بانک مرکزی در بازار دخالت نمی کرد و در سایر بخش های سیاست ارزی مانند تعیین نرخ نیمایی به گونه ای که انگیزه برای عرضه در بازار اندک باشد، عدم تلاش جدی برای دریافت ارزهای مسدود شده به دلیل تحریم ها، عدم فشار بر دولتی ها و خصولتی ها برای عرضه ارزهای صادراتی در بازار و دادن آدرس غلط صادرکنندگان خرد به عنوان مقصر، و غوغای سفته بازی بانک ها در همه اقتصاد که نمی توان بازار ارز را از آن مصون نگاه داشت، این امکان وجود داشت که سیاست همتی را پایان سیاست غلط و مسرفانه ارزپاشی با هدف باد کردن تصنعی ریال بدانیم، اما مساله چیز دیگری است.
در کمتر از یک ماه دیگر مشخص می شود که بانک مرکزی تحت فرمان عبدالناصر همتی؛ تخصصی و منطبق بر منافع ملی عمل کرده است و یا اینکه می توان آنرا سیاسی ترین دوران بانک مرکزی ایران نامید که نهاد پول را به طور کامل در خدمت سیاست قرار داده است.